Perdic | display unit | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 207 (8393 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	display unit U	واحد نمایشگر
	display unit U	واحد نمایش

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words

	visual display unit U	واحد نمایش دیداری
	visual display unit U	ترمینال با یک صفحه نمایش و صفحه کلید که روی متن و گرافیک قابل نمایش و اطلاعات قابل وارد شدن هستند
	visual display unit U	واحد نمایشگر بصری
	data display unit U	واحد داده نما
	video display unit U	واحد نمایش تصویری
Other Matches

	d display U	ارائه دی
	display U	نمایشگری
	display U	ارائه
	display U	جلوه نمایاندن
	k display U	ارائه کی
	display U	تظاهر
	m display U	ارائه ام
	display U	نمایش دادن
	display U	اشکار کردن
	i display U	ارائهای
	p display U	ارائه پی
	display U	نمایاندن
	display U	نشان دادن اطلاعات
	display U	وسیلهای که اطلاعات و تصاویر را نمایش میدهد
	display U	ویترین
	display U	در معرض نمایش
	display U	نمایش
	l display U	ارائه ال
	self display U	جلوه گری
	h display U	ارائه اچ
	display U	اشکارکردن نمایش
	b display U	ارائه ب
	c display U	ارائه سی
	display U	نشان دادن ابراز کردن
	n display U	ارائه ان
	j display U	ارائه جی
	g display U	ارائه جی
	display U	نمایشگر صفحه نمایش
	f display U	ارائه اف
	self display U	خودنمایی
	teletype display U	نمایش تله تایپ
	teletype display U	نمایش تایپ راه دور
	raster display U	صفحه نمایش شبکهای
	raster display U	نمایش محل تصویر
	vector display U	نمایش برداری
	visual display U	نمایش بصری
	RGB display U	سیستم نمایش قوی که از سه سیگنال و ورودی قرمز و سبز و آبی استفاده میکند تا اشعه تصویر را کنترل کند
	data display U	داده نما
	data display U	داده نمایی
	situation display U	صفحه نمودار وضعیت افق دیدرادار
	digital display U	صفحهنمایشعددی
	display cabinet U	بوفه
	display setting U	تنظیمصفحهنمایش
	function display U	نمایشگرتابع
	backlit display U	صفحه نمایش پشت نور
	display console U	پیشانه نمایشگر
	display menu U	فهرست نمایش
	display surface U	سطح نمایش
	display terminal U	پایانه نمایشگر
	display terminal U	ترمینال نمایش
	display tolerance U	میزان دقتی که با ان اطلاعات گرافیکی می توانند خروجی باشند
	display tube U	لامپ نمایشگر
	display type U	نوع نمایش
	graphics display U	نمایش گرافیکی
	graphic display U	یک ترمینال کامپیوتر برای نمایش نقاشی ها و تصاویرروی یک صفحه
	colour display U	نمایشرنگ
	display menu U	فهرست انتخاب نمایشی
	display image U	نمای تصویر
	display highlighting U	جلوه دادن تصویر
	display adapter U	اداپتور صفحه نمایش
	heads up display U	وسیله نشان دهنده وضعیت مسیر پیشروی
	display architecture U	معماری نمایشی
	display background U	زمینه نمایش
	display board U	تابلوی نمایش عناصر تیر نمودار عناصر تیر
	display console U	کنسول نمایش
	display controlled U	نمایش منطقه در روی صفحه رادار راداری که تصویر ان مستقیما نشان داده میشود
	display cycle U	چرخه نمایش
	display device U	دستگاه نمایش
	display foreground U	پیش نمای تصویر
	formatted display U	نمایش شکل یافته
	backlit display U	واحد نمایش کریستال مایع که برای بهبودبخشیدن به شدت تصویرنور مناسبی دارد
	affect display U	نمایش عاطفه
	plasma display U	صفحه نمایش با استفاده از خاصیت نورانی بدون گازهای متن صفحه
	plasma display U	نمایش پلاسما
	text display U	نمایشگرمتن
	pyrotechnic display U	اتش بازی
	marching display U	وسیله نمایش که حاوی بافر نمایش آخرین حروف وارد شده است
	plasma display U	نمایشگرپلاسمایی
	message display U	نمایشپیغام
	menu display U	روش محاورهای ارتباط باسیستم کامپیوتری از طریق سوال و جواب یا انتخابهای چند گانه
	simultaneous display U	نمایش سیمولتانه
	plasma display panel U	صفحه نمایش گازی
	monochrome display adapter U	اداپتور نمایش تک رنگ
	character mapped display U	نمایش طرح دخشهای
	full page display U	نمایش تمام صفحه
	ibm /a display adapter U	IBاداپتور نمایش A/4158
	liquid crystal display U	صفحه نمایش دو جداره شیشهای با محلول کریستال مایع
	gas plasma display U	صفحه نمایش سطح و سبک که از دو قطعه شیشهای پوشیده شده از هادی تشکیل شده است و توسط یک لایه توسط یک لایه نازک گاز نورانی جدا شده است که یک نقط ه صفحه توسط دو سیگنال الکتریکی انتخاب شده است
	flat panel display U	صفحه نمایش مسطح
	enhanced graphics display U	صفحه نمایش نگاره سازی پیشرفته
	gas plasma display U	صفحه نمایش پلاسمای گازی
	gas plasma display U	صفحه نمایش مسطح که براساس اصولی هماننداصول تابلوهای نئون کارمیکندfraxinella
	gas discharge display U	صفحه نمایش سطح و سبک که از دو قطعه شیشهای پوشیده شده از هادی تشکیل شده است و توسط یک لایه توسط یک لایه نازک گاز نورانی جدا شده است که یک نقط ه صفحه توسط دو سیگنال الکتریکی انتخاب شده است
	graphic display mode U	مد نمایش گرافیکی
	graphic display resolution U	وضوح نمایش گرافیکی
	touch sensitive display U	صفحه نمایش حساس لمسی
	thin window display U	نمایشی یک خطی که روی صفحات کلید و کامپیوترهای دستی بکار می رود
	liquid crystal display U	کریستال مایع که در اثر اعمال ولتاژ سیاه میشود و در ساعتها و صفحه نمایش ماشین حسابها به کار می رود
	vector graphics display U	بردار نمایش گرافیکی
	video display terminal U	ترمینال نمایش تصویری
	range bearing display U	ارائه بی
	digital frequency display U	شمارهتکرارنمایش
	visual display terminal U	ترمینال نمایش بصری
	visual display terminal U	ترمینال با یک صفحه نمایش و صفحه کلید که روی متن و گرافیک قابل نمایش و اطلاعات قابل وارد شدن هستند
	refresh display cycle U	زمان میان پیمایش پرتوالکترونی روی یک صفحه نمایش
	language display button U	دکمهنمایشگر
	row number display U	نمایشگرتعدادرجها
	plasma panel display U	وسیله نمایش مسطح باحبابهای کوچک نئون
	liquid-crystal display U	نمایشکریستالمایع
	aperture/exposure value display U	دهانهنمایشیمقدارنمایش
	dial-type display U	نمایشصفحهاعداد
	alphanumeric display terminal U	ترمینال نمایش الفبا عددی
	data display illumination button U	دکمهنمایشگراطلاعات
	alarm threshold display button U	دکمهنمایشسرحدهشدار
	glass-fronted display cabinet U	بوفه
	To assert oneself . To display ones merit . U	خودی را نشان دادن
	liquid crystal display colour pigmented U	صفحه نمایش با محلولهای کریستالی مایعی که رنگی به نظر میرسد
	high resolution bit mapped display U	تکنیک نمایش یک مکان واحدحافظه برای کنترل یک نقطه نورانی مشخص روی صفحه نمایش
	battery integration end radar display U	وسایل توزیع اتش الکترونیکی پدافند هوایی و رادارهای مربوطه
	battery integration end radar display U	equipment
	unit U	یک
	unit U	یکه
	unit U	یکان
	unit U	بافر با طول یک حرف .
	unit U	که برای ورودی و خروجی داده به یک پردازنده به کار می رود
	unit U	وسیله جانبی
	unit U	نفر عدد فردی
	unit U	دستگاه
	unit U	قسمت
	unit U	دستگاه قسمتی از یک دستگاه
	unit U	یگان شمار
	unit U	واحد
	unit U	یک دستگاه
	unit U	میزان
	unit U	واحدنظامی
	unit U	فرد
	unit U	یکا
	unit cell U	کوچکترین چندوجهی را که با یک دستگاه مختصات سه محوری بتوان نشان داد
	troop unit U	یکان صنفی
	terminal unit U	واحد پایانه
	unit cell U	سلول واحد
	unit categories U	انواع مختلف یکانها یا انواع طبقات یکانها از نظر استعدادو سازمان و امادگی رزمی
	unit awards U	تشویق نامه یکانی
	unit awards U	جوایز یکانی
	unit assembly U	یک قسمت مجزا و مستقل از یک دستگاه یا وسیله
	unit assembly U	یک قطعه مجزا
	two unit system U	دستگاه دو برقی
	troop unit U	یکان سربازدار
	processing unit U	واحد پردازنده
	processing unit U	واحدپردازشگر
	thermal unit U	واحدسنجش گرما
	requesting unit U	یکان درخواست کننده
	pioneer unit U	یگان مهندسی رزمی
	practical unit U	واحدهای عملی
	staging unit U	یکان بارگیری کننده
	requesting unit U	یکان تقاضا کننده
	single unit U	یکان مستقل
	single unit U	یکان منفرد
	shipping unit U	واحد حمل
	shipment unit U	یکان مسئول ارسال کالاها
	service unit U	یکان خدمات
	power unit U	پیش راننده
	sampling unit U	واحد نمونه گیری
	staging unit U	یکان خدمات بارگیری یکان بارگیری
	storage unit U	واحد ذخیره
	the name of the unit of gold U	دینار
	split unit U	یکان جدا شده یا مجزا شده
	processing unit U	واحد پردازش
	peripheral unit U	واحد جنبی
	repeating unit U	واحد تکراری
	terminal unit U	واحد پایانی
	physical unit U	واحد فیزیکی
	task unit U	یگان ماموریت
	task unit U	نیروی واگذار کننده ماموریت دریایی یکان یا بخشی ازگروه ماموریت دریایی که زیر امر فرمانده گروه قرارمی گیرد
	tape unit U	واحد نوار
	system unit U	محفظه سیستم
	storage unit U	واحد انباره
	rotating unit U	یکان در حال تعویض یاچرخش نوبتی بین پستها
	unit structure U	سازمان یکان
	unit weight U	وزن واحد
	volume unit U	واحد بلندی صدا
	work unit U	یک قسمت جزیی از کار
	work unit U	یک واحد تقسیم کار
	work unit U	واحد کار
	bulb unit U	بخشبرآمده
	generator unit U	بخشژنراتور
	unit weight U	وزن مخصوص
	unit tube U	لوله واحد
	unit training U	اموزش یکان
	unit structure U	استخوانبندی یکان
	unit supply U	تدارکات یکان
	unit supply U	تدارکات یکانی
	unit supply U	اماد یکانی
	unit system U	سلسله احاد
	unit train U	بنه یکان
	unit train U	بنه اماد یکان
	unit training U	اموزش یکانی
	indoor unit U	واحددرداخلی
	instrument unit U	واحدلوازم
	unit circle U	دایره واحد [ریاضی]